جدول جو
جدول جو

معنی حبی خاتون - جستجوی لغت در جدول جو

حبی خاتون
قادین یا حبی خاتون شاعرۀ ترک از اهل اماسیه. صاحب قاموس الاعلام ترکی گوید:مشهورترین شاعرۀ عثمانی است، حفیدۀ شیخ یحیی و زوجه شمسی چلپی و ندیمۀ سلطان سلیم خان ثانی بود و نفوذ و اقتداری بزرگ داشت و خانه او ملجاء و مرجع ارباب حوائج بود. اشعار او نهایت لطیف است. غزلیات و قصائد و مثنویاتی دارد و نیز او راست: منظومه ای به نام ’خورشید و جمشید’. و دو بیت ذیل از گفته های اوست:
دعا تمثیلی یوسف کی بی درهم
که آکا مشتری در خلق عالم
ویر هر کمشی مقدور نجه گوهر
آنک تا مشتریسندن اوله لر -انتهی.
صاحب کشف الظنون در ذیل ’جمشید و خورشید’ گوید: در تذکره الشعراء به حبی خاتون منسوب است ولی در حاشیۀ شقایق دیدم که از احمد کرمیانی متوفی 815 هجری قمری است
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از به خاتون
تصویر به خاتون
(دخترانه)
به (فارسی) + خاتون (سغدی) بهترین بانو
فرهنگ نامهای ایرانی
از محدثان بود و در حدود 775 هجری قمری بدنیا آمد، پس از اکمال تحصیلات از طرف ابوالعباس بن العز و ناصرالدین بن داود بن حمزه وجمعی دیگر اجازۀ حدیث یافت، در شام نزدیک دارالطعم مسکن داشت و سپس به قاهره رفت و در جمادی الثانیۀ سال 864 هجری قمری درگذشت، (از اعلام النساء ج 1 ص 109)، هالک، (تاج العروس)، و این از اضداد است
از کنیزکان متوکل عباسی بود که فرزندی به نام عباس از او بدنیا آمد، (از تاریخ الخلفاء ص 186)
لغت نامه دهخدا
(اِ نُ)
چند تن از یک خاندان باین کنیت معروفند و در امل الاّمل ترجمه هر یک بتفصیل آمده است. جد این خاندان مردی خاتون نام بوده که به قرن هفتم هجری در قریۀ عیناث در جبل عامل میزیسته و فرزندان او بعضی در ایران و قسمتی در هند و برخی در جبل عامل بسر برده اند. مشهورتر از همه شمس الدین محمد بن سعیدالدین علی بن نعمه الله است از شاگردان شیخ بهائی. او پس از فراغ تحصیل به هندوستان رفته و در حیدرآباد متوطن شد، شرح اربعین شیخ بهائی را بفارسی ترجمه و جامع عباسی را شرح کرده و کتابی در امامت بفارسی نوشته. و از اسلاف او از این دوده جمال الدین ابوالعباس احمد بن شمس الدین محمد بن علی بن محمد بن محمد بن خاتون است. که شاگرد علی بن عبدالعالی کرکی و استاد شهید ثانی است. و دیگر نبیرۀ او احمد بن نعمه الله بن علی بن احمد، که صاحب تألیفات مستقل و حواشی و قیودی بر کتب دیگر است. و از این خاندان است محمد بن شیخ شهاب الدین احمد بن نعمه الله بن خاتون و علی بن شیخ شهاب الدین احمد و یوسف بن احمد و جمال الدین بن یوسف و محمد بن علی و احمد بن علی و حسن بن علی
لغت نامه دهخدا
نام زن بوقای و بوقای پسر تاتار و میان این بوقا و پادشاه اولوس قپچاق جنگ افتاد و بوقا کشته شد و کسان او متفرق شدند. چنی خاتون زن وی و توری پسر کهتر او ببندگی پادشاه اسلام غازان خان افتاد. (از تاریخ غازان ص 100)
لغت نامه دهخدا
چهارمین زن اولجایتو سلطان خواهر امیرعلی و مادر ابوسعید، او در کارهای سلطنت مداخله میکردو آنگاه که سلطنت ارپاگاون هنوز قوامی نگرفته بود، یعنی سنۀ 736 هجری قمری حاجی خاتون با دلشاد خاتون و عده ای از امراء آشوب طلب گرد علی پادشاه برادر خود جمعشده او را بمخالفت ارپاگاون برانگیختند، رجوع به ذیل جامعالتواریخ رشیدی تألیف حافظ ابرو ص 71 و حبط ج 2 ص 77 و تاریخ مغول عباس اقبال ص 342 و 350 شود
لغت نامه دهخدا
(بِ)
دختر اتابک سعد بن ابی بکر از سلغریان. او پس از هلاک سلجوقشاه در 666 هجری قمری پادشاهی فارس یافت و بمیل هلاکو با منکوتیمور ازدواج کرد، و به سال 685 در تبریز درگذشت، و بمرگ او سلسلۀ سلغریان منقرض گردید
لغت نامه دهخدا